بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
كفشم پاره شده ميخوام بندازمشون دور بابام ميگه ميخواي بندازي دور؟ په نه په! ميخوام تقديم كنم به فيفا
بعد از كلي بحث رفتم نون بگيرم، توصف وايستادم... يارو اومده ميگه شما هم تو صفيد؟ په نه په من الان يك زنبيل هستم كه جا واسه صاحبم گرفتم.
خربزه خريدم اومدم خونه،داداشم ميگه خربزه است؟ ميگم په نه په هندونه است داره مسخره بازي در مياره
مامور آمار اومده دم مجتمعمون.میگه اینجا همین ۴ طبقه هست ؟ میگم : پ ن پ ۵ طبقه اس. یه طبقه اش رو hidden کردیم ...
از شنا برگشتم میگه چطور بود میگم خسته شدم میگه از شنا؟ میگم پ ن پ خسته شدم بس که دلم دنبال یک بهونه گشت / بس که ترانه خوندم و برگ زمونه برنگشت
مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟! پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن…
به مامانم میگم یه چیز بنداز رو بابا خوابه … میگه پتو خوبه؟ پ نه پ میز خوبه
سر ظهر از مغازه داره پرسیدم :این دور و برا رستوران هست؟ میگه میخوای غذا بخوری؟ پ نه پ میخوام ببینم اگه ظرف کثیف دارن براشون بشورم!!!
یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید. تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره!! پَـــ نَ پَــــ آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع میشه !
تو تاکسی نشسته بودیم که یهویی تگرگ گرفت، راننده گفت اه اینا تگرگه ؟ گفتم پ نه پ لشگر ابابیلن اومدن سلاح جدیدشونو آزمایش کنن !
رفتم بالای برج میخواستم خودمو بندازم پایین، یارو میگه میخوای خودکشی کنی؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم سرعت صفر تا صدم از این بالا تا پایین چقدر میشه، بجای پروژه بدم دانشگاه
یارو رفته دادگاه زنشو طلاق بده قاضی میگه:میخوای طلاق بدی؟ طرف میگه: پ ن پ یه گونی برنج خریدیم اومدیم با ترازوی عدالت وزنش کنیم
نصف شب با جیغ از خواب پریدم. به داداشم میگم کابوس دیدم!خواب جن دیدم! می گه:آخیییی تو خواب ترسیدی؟ گفتم:پـَـَــــ نــه پـَـَــــ جنــه ترسید بیدار شدم واسش آب قند درست کنم..!!
دوست پسرم 3 ساعت منو سر قرار كاشته، بعد كه اومده ميگه: ناراحت شدي دير كردم؟ ميگم: پـ نه پـ! كلي ذوق كردم! گفتم شايد بالاخره مردي و من از دستت راحت شدم!
من دژبان خونه سازمانيه ارتشم ، پستچي اومده نامه ساكنين رو بده ميگه اينا رو به صاحباش ميدي؟ پ نه پ ، تيليت مي كنيم تو آبگوشت دور همي مي خوريم :|
یه گدا در خونه پیرزنه رو میزنه پیرزنه میگه اومدی گدایی گدا: پ ن پ اومدم خواستگاری
كفشم پاره شده ميخوام بندازمشون دور بابام ميگه ميخواي بندازي دور؟ په نه په! ميخوام تقديم كنم به فيفا
بعد از كلي بحث رفتم نون بگيرم، توصف وايستادم... يارو اومده ميگه شما هم تو صفيد؟ په نه په من الان يك زنبيل هستم كه جا واسه صاحبم گرفتم.
خربزه خريدم اومدم خونه،داداشم ميگه خربزه است؟ ميگم په نه په هندونه است داره مسخره بازي در مياره
مامور آمار اومده دم مجتمعمون.میگه اینجا همین ۴ طبقه هست ؟ میگم : پ ن پ ۵ طبقه اس. یه طبقه اش رو hidden کردیم ...
از شنا برگشتم میگه چطور بود میگم خسته شدم میگه از شنا؟ میگم پ ن پ خسته شدم بس که دلم دنبال یک بهونه گشت / بس که ترانه خوندم و برگ زمونه برنگشت
مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟! پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن…
به مامانم میگم یه چیز بنداز رو بابا خوابه … میگه پتو خوبه؟ پ نه پ میز خوبه
سر ظهر از مغازه داره پرسیدم :این دور و برا رستوران هست؟ میگه میخوای غذا بخوری؟ پ نه پ میخوام ببینم اگه ظرف کثیف دارن براشون بشورم!!!
یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید. تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره!! پَـــ نَ پَــــ آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع میشه !
تو تاکسی نشسته بودیم که یهویی تگرگ گرفت، راننده گفت اه اینا تگرگه ؟ گفتم پ نه پ لشگر ابابیلن اومدن سلاح جدیدشونو آزمایش کنن !
رفتم بالای برج میخواستم خودمو بندازم پایین، یارو میگه میخوای خودکشی کنی؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم سرعت صفر تا صدم از این بالا تا پایین چقدر میشه، بجای پروژه بدم دانشگاه
یارو رفته دادگاه زنشو طلاق بده قاضی میگه:میخوای طلاق بدی؟ طرف میگه: پ ن پ یه گونی برنج خریدیم اومدیم با ترازوی عدالت وزنش کنیم
نصف شب با جیغ از خواب پریدم. به داداشم میگم کابوس دیدم!خواب جن دیدم! می گه:آخیییی تو خواب ترسیدی؟ گفتم:پـَـَــــ نــه پـَـَــــ جنــه ترسید بیدار شدم واسش آب قند درست کنم..!!
دوست پسرم 3 ساعت منو سر قرار كاشته، بعد كه اومده ميگه: ناراحت شدي دير كردم؟ ميگم: پـ نه پـ! كلي ذوق كردم! گفتم شايد بالاخره مردي و من از دستت راحت شدم!
من دژبان خونه سازمانيه ارتشم ، پستچي اومده نامه ساكنين رو بده ميگه اينا رو به صاحباش ميدي؟ پ نه پ ، تيليت مي كنيم تو آبگوشت دور همي مي خوريم :|
یه گدا در خونه پیرزنه رو میزنه پیرزنه میگه اومدی گدایی گدا: پ ن پ اومدم خواستگاری
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}